تکامل انسان و رژیم های غذایی
تکامل انسان و رژیم های غذایی
تکامل انسان و رژیم های غذایی
رشد فن آوری و فتح قله های تكنولوژیك یكی پس از دیگری، انقلابی شگرف در توانایی انسان برای دستیابی به غذا و ذخیره سازی آن به وجود آورده، اما ابزارها و وسایل ضروری همچون یخچال و فریزر یا سیستم حمل و نقل دوربرد مواد غذایی بویژه انواع فاسد شدنی، فقط در ۱۵۰ سال گذشته در اختیار بشر قرار گرفته است.
این یك قرن و نیم اخیر در تاریخ تكامل انسان، حتی از یك پلك زدن نیز كمتر است. به همین ترتیب، حتی ظهور كشاورزی و دامپروری نیز كه در حدود ۱۰ هزار سال پیش به وقوع پیوست، فقط یك تیك تاك روی ساعت تكامل بشر بوده؛ تیك تاكی كه برای وفق یافتن و سازگاری سیستم زیست شناختی بدن باتغییرات، همچون یك شوخی می ماند. مدرن ترین منابع تامین كننده كالری كه امروزه در سراسر جهان به طور وسیعی مورد استفاده قرار می گیرد، در دسترس انسان شكارچی- گردآورنده ماقبل تاریخ نبوده و اجداد ما از الگوهای غذایی دیگری بهره می گرفته اند.
به بیان دیگر، بیشتر ساكنان كشورهای پیشرفته و صنعتی، از نخستین نسل های بشری به شمار می روند كه هیچ گونه نگرانی و هراسی در ارتباط با تغذیه و سیركردن خود ندارند و نگرانی از این كه كجا و چطور مواد غذایی مورد نیاز خود را بیابند، نزد آنها مفهومی ندارد. همچنان كه یتر استیرنز ، پروفسور دانشگاه جورج میسون و نویسنده كتاب تاریخ چاقی می گوید: این نخستین بار در تاریخ انسان است كه زمین و تاریخ زمین چنین شمار عظیمی از جمعیت بشر را به خود می بیند.
در واقع، گوشت شكار اصلی آنها بسیار شبیه تر به گوشت گوزن های امروزی بوده تا گوشت گاو و همچنین شیوه پردازش حبوبات و تركیبات قندی برای خوردن، هیچ شباهتی به شیوه ها و روش های امروزی نداشته است.همچنین به طوری كه دكتر لورن كوردین - پروفسور بهداشت و تربیت بدنی دانشگاه ایالتی كلرادو - تصریح می كند، تركیبات چشایی مدرن همچون چربی غنی شده (كره) یا شیرینی غنی شده (شكر) بندرت همراه با یكدیگر در طبیعت یافت می شوند. كوردین كه نویسنده كتاب رژیم غذایی كهن است و از رژیم های غذایی كهن حمایت و دفاع می كند، می گوید: شما از مصرف غذاهایی چاق می شوید كه از انقلاب كشاورزی به بعد به سفره غذایی بشر معرفی و وارد شده اند .
به همین ترتیب، كشور هند نیز با وضع مشابهی رو به روست. یكی از مهمترین مسائل مطرح در این زمینه، تغییر سریع و برق آسای سنت های غذایی بوده است كه در مدت زمانی طولانی شكل گرفته بودند و یكباره در زمانی كوتاه جای خود را به الگوهای تغذیه ای جدید دادند؛ الگوهایی كه به گفته كارشناسان، بسیار ناسالم و گاه ویرانگر و مخرب هستند. سرخپوستان بومی ایالت آریزونا از دیگر نمونه هایی هستند كه تضاد میان ساختار زیست شناختی بشر و رژیم های غذایی نوین وی را بخوبی به تصویر می كشند. این قبایل كه به سبب زیستگاه ویژه خود، از نظر ژنتیكی با قحطی و كمبود مواد غذایی سازش یافته بودند، پس از معرفی رژیم غذایی آمریكایی در حوالی جنگ جهانی دوم، در رنج فراوان افتادند؛ به طوری كه هم اكنون آنها با شیوع شدید و همه گیری (اپیدمی) چاقی و دیابت نوع دوم در میان خود روبه رو هستند. همچنین ثروتمند شدن سریع و دستیابی به منابع غذایی جدید و تغییر یافته، وضع وخیم تری را در میان برخی ملل بومی جزایر اقیانوس آرام رقم زده است.
از سوی دیگر، مغز بزرگتر نیازمند دریافت انرژی بیشتری بوده و این امر، تغییر مهمی در زندگی اجداد انسان به وجود آورده است. بر اساس مقاله ای كه لئونارد در سال ۲۰۰۳ منتشر كرده، هومواركتوس ۱۷ درصد از كالری دریافتی خود را صرف تغذیه مغز و سلول های مغزی خویش می كرده و برای مثال، این میزان در شمپانزه ها حدود ۹ درصد است. ما انسان های مدرن نیز در حالت استراحت، نزدیك به یك چهارم از انرژی مصرفی خود را برای تغذیه مغز خویش مصرف می كنیم. جمع شدن معده نیز تكه دیگری از پازل تكاملی بشر به شمار می رود. محققان بر این باورند كه گونه هومو اركتوس در مقایسه با اجداد خود، شكمی كوچكتر داشته و همراه با در دسترس قرار گرفتن منابع غذایی با كیفیت تر، معده و سایر اندام های گوارشی این موجود زنده نیز رو به فشردگی نهاده است. بیشتر نظریه های ارائه شده، حاكی ست توانایی قصابی كردن و تقسیم گوشت همراه با رویگردانی از گیاهانی كه ارزش غذایی كمی داشتند، به سوی میوه ها و دانه های با كیفیت تر همچون گندم و جو، امكان تغذیه مغز و افزایش ابعاد و اندازه این اندام عصبی را فراهم كرده است.به این ترتیب، امكان شكار گوشت و گردآوری گیاهان بیشتر، دستیابی به غذاهای بهتر و یافتن كالری بیشتر در عوض كار كمتر، با برداشتن یك گام تكاملی مهم در میان گونه های آدمسان همراه بوده است.
در واقع، كالری دریافتی بسیار زیاد كه به طور روزانه از طریق غذاهای گوناگون به بدن ما وارد می شود، مقصر اصلی برهم خوردن تعادل میان كالری دریافتی و انرژی مصرفی و پیامدهای ناشی از این بی تعادلی است. اگر چه ملل در حال توسعه به طور كلی كالری كمتری نسبت به جوامع صنعتی مصرف می كنند، اما این میزان كالری دریافتی همچنان بسیار بیشتر از میزان واقعی مورد نیاز است. در واقع، از یك سو مصرف انرژی انسان در بستر رشد فن آوری ها كاهش می یابد و از سوی دیگر، كالری دریافتی وی رو به افزایش می نهد.بدیهی ست كه این روند ناپایدار، چیزی جز رنج و محنت را به همراه نخواهد داشت، بویژه آنكه نتایج تحقیقات اخیر، وجود ارتباط مستحكم میان مصرف كالری زیاد و كاهش طول عمر را به اثبات رسانده است.
منبع:روزنامه همشهری
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
این یك قرن و نیم اخیر در تاریخ تكامل انسان، حتی از یك پلك زدن نیز كمتر است. به همین ترتیب، حتی ظهور كشاورزی و دامپروری نیز كه در حدود ۱۰ هزار سال پیش به وقوع پیوست، فقط یك تیك تاك روی ساعت تكامل بشر بوده؛ تیك تاكی كه برای وفق یافتن و سازگاری سیستم زیست شناختی بدن باتغییرات، همچون یك شوخی می ماند. مدرن ترین منابع تامین كننده كالری كه امروزه در سراسر جهان به طور وسیعی مورد استفاده قرار می گیرد، در دسترس انسان شكارچی- گردآورنده ماقبل تاریخ نبوده و اجداد ما از الگوهای غذایی دیگری بهره می گرفته اند.
به بیان دیگر، بیشتر ساكنان كشورهای پیشرفته و صنعتی، از نخستین نسل های بشری به شمار می روند كه هیچ گونه نگرانی و هراسی در ارتباط با تغذیه و سیركردن خود ندارند و نگرانی از این كه كجا و چطور مواد غذایی مورد نیاز خود را بیابند، نزد آنها مفهومی ندارد. همچنان كه یتر استیرنز ، پروفسور دانشگاه جورج میسون و نویسنده كتاب تاریخ چاقی می گوید: این نخستین بار در تاریخ انسان است كه زمین و تاریخ زمین چنین شمار عظیمی از جمعیت بشر را به خود می بیند.
رژیم های غذایی كهن
در واقع، گوشت شكار اصلی آنها بسیار شبیه تر به گوشت گوزن های امروزی بوده تا گوشت گاو و همچنین شیوه پردازش حبوبات و تركیبات قندی برای خوردن، هیچ شباهتی به شیوه ها و روش های امروزی نداشته است.همچنین به طوری كه دكتر لورن كوردین - پروفسور بهداشت و تربیت بدنی دانشگاه ایالتی كلرادو - تصریح می كند، تركیبات چشایی مدرن همچون چربی غنی شده (كره) یا شیرینی غنی شده (شكر) بندرت همراه با یكدیگر در طبیعت یافت می شوند. كوردین كه نویسنده كتاب رژیم غذایی كهن است و از رژیم های غذایی كهن حمایت و دفاع می كند، می گوید: شما از مصرف غذاهایی چاق می شوید كه از انقلاب كشاورزی به بعد به سفره غذایی بشر معرفی و وارد شده اند .
تضاد تكاملی
به همین ترتیب، كشور هند نیز با وضع مشابهی رو به روست. یكی از مهمترین مسائل مطرح در این زمینه، تغییر سریع و برق آسای سنت های غذایی بوده است كه در مدت زمانی طولانی شكل گرفته بودند و یكباره در زمانی كوتاه جای خود را به الگوهای تغذیه ای جدید دادند؛ الگوهایی كه به گفته كارشناسان، بسیار ناسالم و گاه ویرانگر و مخرب هستند. سرخپوستان بومی ایالت آریزونا از دیگر نمونه هایی هستند كه تضاد میان ساختار زیست شناختی بشر و رژیم های غذایی نوین وی را بخوبی به تصویر می كشند. این قبایل كه به سبب زیستگاه ویژه خود، از نظر ژنتیكی با قحطی و كمبود مواد غذایی سازش یافته بودند، پس از معرفی رژیم غذایی آمریكایی در حوالی جنگ جهانی دوم، در رنج فراوان افتادند؛ به طوری كه هم اكنون آنها با شیوع شدید و همه گیری (اپیدمی) چاقی و دیابت نوع دوم در میان خود روبه رو هستند. همچنین ثروتمند شدن سریع و دستیابی به منابع غذایی جدید و تغییر یافته، وضع وخیم تری را در میان برخی ملل بومی جزایر اقیانوس آرام رقم زده است.
مغز بزرگتر؛ انرژی بیشتر
از سوی دیگر، مغز بزرگتر نیازمند دریافت انرژی بیشتری بوده و این امر، تغییر مهمی در زندگی اجداد انسان به وجود آورده است. بر اساس مقاله ای كه لئونارد در سال ۲۰۰۳ منتشر كرده، هومواركتوس ۱۷ درصد از كالری دریافتی خود را صرف تغذیه مغز و سلول های مغزی خویش می كرده و برای مثال، این میزان در شمپانزه ها حدود ۹ درصد است. ما انسان های مدرن نیز در حالت استراحت، نزدیك به یك چهارم از انرژی مصرفی خود را برای تغذیه مغز خویش مصرف می كنیم. جمع شدن معده نیز تكه دیگری از پازل تكاملی بشر به شمار می رود. محققان بر این باورند كه گونه هومو اركتوس در مقایسه با اجداد خود، شكمی كوچكتر داشته و همراه با در دسترس قرار گرفتن منابع غذایی با كیفیت تر، معده و سایر اندام های گوارشی این موجود زنده نیز رو به فشردگی نهاده است. بیشتر نظریه های ارائه شده، حاكی ست توانایی قصابی كردن و تقسیم گوشت همراه با رویگردانی از گیاهانی كه ارزش غذایی كمی داشتند، به سوی میوه ها و دانه های با كیفیت تر همچون گندم و جو، امكان تغذیه مغز و افزایش ابعاد و اندازه این اندام عصبی را فراهم كرده است.به این ترتیب، امكان شكار گوشت و گردآوری گیاهان بیشتر، دستیابی به غذاهای بهتر و یافتن كالری بیشتر در عوض كار كمتر، با برداشتن یك گام تكاملی مهم در میان گونه های آدمسان همراه بوده است.
برهم خوردن تعادل
در واقع، كالری دریافتی بسیار زیاد كه به طور روزانه از طریق غذاهای گوناگون به بدن ما وارد می شود، مقصر اصلی برهم خوردن تعادل میان كالری دریافتی و انرژی مصرفی و پیامدهای ناشی از این بی تعادلی است. اگر چه ملل در حال توسعه به طور كلی كالری كمتری نسبت به جوامع صنعتی مصرف می كنند، اما این میزان كالری دریافتی همچنان بسیار بیشتر از میزان واقعی مورد نیاز است. در واقع، از یك سو مصرف انرژی انسان در بستر رشد فن آوری ها كاهش می یابد و از سوی دیگر، كالری دریافتی وی رو به افزایش می نهد.بدیهی ست كه این روند ناپایدار، چیزی جز رنج و محنت را به همراه نخواهد داشت، بویژه آنكه نتایج تحقیقات اخیر، وجود ارتباط مستحكم میان مصرف كالری زیاد و كاهش طول عمر را به اثبات رسانده است.
منبع:روزنامه همشهری
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}